آغاز سخن

در آغاز بودی بدنیا ” کـــــلام“
که در نزد یزدان همان را مقام
همان بود ز آغاز نزد خـــــــــدا
نبود آن از اول ز یـــــــزدان جدا
همه چیز مخلوق او بود و بـس
بجــز او نبخشید هستی بِکَس
حیات اندر او بود و تابنده شــد
بشـــر را ز ظلمت رهاننده شد

feuerwerk31   سلام به شما دوستان عزیز،
د میلاد مسیح او 2015 کال د پیل  په مناسبت خپلو ټولو مسیحی وطنوالو ته دزړه له کومی مباركي او نیکی هیلی وړاندی کوم.
هیله ده نوی کال دټولو هیوادوالو او نړیوالو لپاره د سولی اونیکمرغی کال وی او ګران  افغانستان  کی  د جګړی او ورور وژنی،  دښمنی او تربګنی توری وریځی د تل لپاره ورکی شی او د وروری، دوستی، یووالی او مینی  لمر د تل لپاره وځلیږي.
میلاد عیسی مسیح و سال نو 2015 را به همۀ شما عزیزان تبریک می گوییم و دعای ما این است که سال پر از برکت و از شادی را در پیش رو داشته باشید.

  شادی، آرامی و قدرت عیسی مسیح با همۀ شما باشد.

کریسمس ( شعر از سپهر نافذی)

کریسمس

عالم تاریک را اختر فروزانش کند
در تجسم عشق را هر دم نمایانش کند
گر شبانی گله هایش را به دامن می کشد
گله بان من که جانش را به قربانش کند
من نمی دانم چنین روزی مگرغم می شود
روح عیسی آمده غم را هراسانش کند
جان به کف آمد جهان را کرد یکدم نازنین
دیده منت می کشد هر دم نمایانش کند
دور عالم هر دمی عاشق شده یکدم ببین
زلف معشوقش ببین هر دم پریشانش کند
عشق عیسی آمده دلدار را دل می برد
او که در آخور تولد کرده پیدایش کند
در چنین روزی بیا یکدم محبت کن به دل
هر دمی خوش باش چون عیسی نمایانش کند
دل بیارو، دل بده، بر رونق دیدار او
چون کریسمس آمده عشقت نمایانش کند

داستان تولد عیسی مسیح ( نوشته غفوری)

1266549891  در يك قریه گمنام در فلسطين، تقريباً 2000 سال قبل، كودكي در يك طویله به دنيا آمد. تا به امروز تمامي دنيا تولد عيسي مسيح را جشن ميگيرد.
تولد عیسی مسیح مطابق به پیشگویی های که خدا توسط انبیا کرده بود به انجام رسید و عیسی مسیح از مریم باکره بدنیا آمد.
خداوند زیاد تر از سه صد بار درعهد عتیق کتاب مقدس توسط انبیا در باره آمدن نجات دهندۀ بشر یعنی عیسی مسیح خبر داده بود. عیسی مسیح دقیقاً مطابق به این پیشگویی ها به دنیا آمد.
یکی از این پیشگویی ها را خداوند ششصد سال پیش از تولد شدن عیسی مسیح توسط اشعیای نبی خبر داده بود. خداوند به زبان اشعیا نبی می فرماید:“ پس در این صورت خداوند خودش علامتی به شما میدهد و آن اینست که باکره ای حامله شده پسری بدنیا میآورد و او را عِمانوئیل (یعنی خدا با ما است) می نامد.“ (اشعیا٧: ١٤)
حتی جای تولد شدن عیسی مسیح را خداوند توسط انبیا خبر داده بود. تقریباً چهار صد سال پیش از تولد عیسی مسیح میکا نبی محل تولد او را پیشگویی کرده ” ای بیت الحم افراته، گرچه تو یکی از از کوچکترین شهرهای یهودا هستی، با اینهم از تو پیشوائی ظهور میکند که از ازل وجود داشته است و بر قوم اسرائیل سلطنت میکند.« ( میکا 2:5)
در این آیه برعلاوه که محل تولد مسیح موعود پیشگویی شده بود، یک حقیقت بسیار جالب دیگر هم در این آیه وجود دارد. این حقیقت این است که میکا نبی نبوت کرده میفرماید: طلوع های او از قدیم و از ایام ازل بوده است یعنی اینکه مسیح پیش از اینکه در بیت الحم از مریم باکره تولد شود در ازل با خدا بود و در یک زمان معین جسم انسانی به خود پوشید و به قدرت خدا از مریم باکره تولد یافت.
مولانا جلال الدین بلخی که از مفاخر وطن عزیز ما افغانستان است این موضوع ره از زبان عیسی مسیح این طور بیان میدارد:

عالم نبود و من بوده ام
آدم نبود و من بوده ام
پیش از همه عالم بوده ام
من عاشق دیرینه ام
نه آسمان بود نی زمین
نه عرش رب العالمین
حق بود نورشمس الدین
من عاشق دیرینه ام

   عیسی مسیح از لحاظ ظاهری، جمساً در یک شهر از یک دختر باکره بنام مریم تولد شد و در بین یک قوم یعنی قوم یهود تولد یافت. اما در حقیقت او کسی بود که ازل بود. او از ابتدا وجود داشت، یعنی پیش از عالم و آدم این نور یعنی مسیح وجود داشت. ای نور به این سبب بدنیا آمد که راه نجات برای کسانی که از خدای حقیقی دور هستند آماده نمایند.
دانیال نبی تاریخ دقیق تولد عیسی مسیح را صد ها سال پیش از تولد او پیشگویی کرده بود. دانیال نبی نه تنها تاریخ تولد عیسی مسیح را پیشگویی کرده بود، بلکه وقت مصلوب شدن او را هم پیشگویی کرده بود.
خداوند دو هزرا سال پیش از امروز نجات دهنده را در وجود عیسی مسیح به زمین فرستاد.
وقتی که اجداد ما آدم و حوا را خدا به سبب بغاوت و نافرمانی از باغ عدن خارج نمود، از زمان به بعد بین خدا و انسان جدایی بوجود آمد. گناه و نافرمانی آدم به نسل های ما بعد او به میراث رسید. انسان از طریق قربانی کردن حیوانات تلاش کردن که گناهی که از اجدادش برای او به میراث رسیده بود یعنی دوری از خدا راکفاره نمایند. اما این قربانی ها نمی توانست که انسان را برای همیشه از ملامتی گناه نجات و با خدا آشتی دهد. ما به این عقیده هستیم که خدا با وجود اینکه عادل است و از گناه نفرت دارد ولی آنرا بی جزا نمی گذارد، خدای قادر مطلق محبت کامل هم است. او با محبتی که به انسان داشت از همان شروع به فکر این شد که یک روز انسان نافرمان و گمراه شده را دوباره به خود نزدیک نماید. او از آغاز، وعده آمدن نجات دهنده را به انسان داده بود.
عیسی مسیح آمد نه تنها به خاطر یک نفر بلکه برای تمام نسل بشر برای یک بار مصلوب شد و همه انسانها را از مرگ حتمی نجات داد.
بعضی مردم به ای فکر هستند که ما می توانیم با مراسم دینی خود یعنی به روزه گرفتن، قربانی کردن و نماز و خیرات می توانیم ای تاوان گناه بدهیم و خود را از جزای گناه نجات بدهیم. اما این یک خوش باوری مطلق است که ما خود را توسط آن فریب میدهیم.
کدام روزه و نماز ما به آن اندازه خوب و کامل است که صد در صد رضایت خدا را حاصل نماید و ما را از جزای مرگ نجات دهد. گناه ما و کار های نیک ما به بهیچوجه با هم برابر شده نمیتواند. در حقیقت ما نمیتوانیم که تاوان گناه خود را بپردازیم. باید کسی دیگر تاوان ما را بدهد و از این جزا ما را نجات دهد.
عیسی مسیح تاوان گناه ما را بر روی صلیب پرداخت. او به عوض ما کشته شد و تاوان گناه ما را پرداخت. از طریق صلیب او ما نجات یافتیم. کسانیکه قربانی عیسی مسیح را به حیث تاوان گناه خود قبول میکند نجات پیدا میکند و آن رابطۀ که در شروع یعنی در زمان جد ما آدم همرای خدا قطع شده بود آن را دوباره برقرار می نماید. آنها فرزند خدا میشود و مانند جد ما که در شروع همرای خدا در باغ عدن مشارکت و دوستی داشت، مشارکت و دوستی برقرار می نمایند. او دیگر مجبور نیستند که با مراسم دینی شکسته و ریخته خود در فکر کفاره گناه خود باشند، بلکه آنها خدا را مثل پدر خود محبت میکنند و هرآنچه که در توانشان است از دل برای خوشنودی او انجام میدهند.

عیسی مسیح (شعر از خواهر مژده)

 aaa

عیسی مسیح نیکی مطلق بر زمینی
تو ایمان بخش این خاک برینی
تو روشن می کنی قلبها مرده
تو مرهم می زنی زخمها کهنه
توبرکت میدهی ما را ز هر کار
تو حکمت می دهی در راه دشوار
به نام تو به هر چه دست گذاریم
بدون شک در آن معجزه سازیم
تو عیسی مسیح روح خدایی
تو قرزند عزیزی از سمایی
تو ایمان بخش این خاک و برینی
تو در مرده همی جان می فشانی
تو در قلبهای ما عشق می گماریی
تو هستی عاشق ما درین دنیا
تو برداشتی از این دنیا گناه را
تو را کردن چو قربانی در این راه
برای بر داشتن ذات سنگین گناه ها
تو عیسی مسیح نیکی مطلق برزمینی
تو روشن بخش این خاک و برینی
تو ایمان بخش این خاک زرینی

نور عالم

ستاره متحرک

«من نور دنیا هستم، کسی که از من پیروی کند در تاریکی سرگردان نخواهد شد، بلکه نور زندگی را خواهد داشت.» (یوحنا ۸ : ۱۲)
عیسی مسیح نور جهان است اگر ما از او پیروی کنیم، اگر ما در نور مسیح راه برویم آنوقت ما نیز منعکس کننده نور او خواهیم بود، ما باید منعکس کننده نور مسیح باشیم تا کسانی که در تاریکی هستند امکان دیدن این نور را داشته باشند، ما با کلام و عمل خود منعکس کننده نور مسیح در زندگی دوستان، همسایگان و همکاران خود خواهیم شد که در تاریکی زندگی می‏کنند.
آیا امروز زندگی ما در نور هست؟ کجای قلب ما امروز تاریک است، کجای زندگی ما هنوز در تاریکی بسر می‏برد، بیایید امروز اجازه بدهیم نور مسیح تمام تاریکی های زندگی ما را به نور تبدیل کند، به یاد داشته باشیم که هرگز تاریکی بر نور غالب نمی‏شود.اگر ما امروز اجازه بدهیم که نور مسیح در همه جای زندگی ما بتابد، آنوقت این نور بر تاریکی های زندگی ما، بر سرگردانی های زندگی ما غلبه خواهد کرد، نور مسیح بر اسارتها و مشکلات ما چیره خواهد شد. این نور تمام مشکلات قلب ما رو به ما نشان می‏دهد.
در کتاب مقدس، میکاه نبی در فصل ۷ آیه ۸ می‏گوید: »زیرا وقتی بیفتم دوباره بر می خیزم. هرگاه در تاریکی باشم، خداوند، خودش نور و روشنی من می شود.»اگر می‏خواهید در مسیر زندگی گم نشویم و به بیراهه نرویم نور مسیح راه را به ما نشان میدهد. این نور در کلام او آشکار شده است. ما فهمیدیم که نور مسیح در زندگی ما چه کاری انجام میدهد. دو را وجود دارد:
راه اول: اگر آنرا رد کنیم و بگویم ما خود ما میدانیم چه کار باید کنیم درست همانطور که بعضی‏ها ‏قبلا گفتند: یوحنا زسول در فصل ۳ آیه ۱۹-۲۰ ؛ میفرماید: « حکم بازخواست این است که نور به دنیا آمد ولی مردم به علت اعمال شرارت آمیز خود تاریکی را از نور بهتر دانستند، زیرا کسی که مرتکب کارهای بد می شود از نور نفرت دارد و از آن دوری می جوید مبادا اعمالش مورد ملالت واقع شود.» امروز این پیام را شنیدید و امروز نیز تو حق انتخاب دارید، می‏توانید ظلمت و این دنیا را انتخاب کنید و حکم داوری خداوند بر تو قرار گیرد یا می‏توانید نور و حیات ابدی را انتخاب کنید؛ کسی که امروز این پیام را شنید و رد کرد داوری خداوند را بر خودش قرار میدهد.
راه دوم : این وعده عیسی مسیح است که هر که او را بپذیرد، مسیح وارد زندگی او شده و زندگی او را روشن خواهد کرد و او را از سر درگمی، ناامیدی و یاس بیرون می نماید.
این نور می آید تا اورا عوض و تبدیل کند؛ این نور می آید تا او را به فرزندی خداوند قبول کند.این آیه برای کسی است که مسیح را می‏پذیرد: « اما به همۀ کسانی که او را قبول کردند و به او ایمان آوردند، این حق را داد که فرزندان خدا شوند، که نه مانند تولدهای معمولی و نه در اثر تمایلات نفسانی و نه در اثر خواهش بشر بلکه از خدا تولد یافتند.»
(یوحنا۱: ۱۳- ۱۲)
عیسی مسیح میفرماید: «من نوری هستم که به دنیا آمده ام تا هرکه به من ایمان آورد در تاریکی نماند»
( انجیل یوحنا ۱۲: ۴۶ )

من نوری هستم که به دنیا آمده ام تا هرکه به من ایمان آورد در تاریکی نماند

آیا امیدی به فردا دارید؟

عکس صلیب

دراین دنیا چقدر سختیها و مشکلات است به هر طرف نگاه می‌کنید ضعف، احتیاج، مرگ و ناتوانی است.
با تمام این اتفاقاتی که در جهان ما وجود دارد آیا امیدی به فردا دارید؟ آیا شخص امیدواری هستید یا نا امید؟ هیچ چیزی به نظر من ناراحت کننده ‌تر از این جمله نیست که به یک انسان بگوید که هیچ امیدی نیست، هیچ جمله‌ای بدتر از این نیست. وقتی عزیز شما مریض میشود و او را به داکتر می‌برید و داکتر بعد از آزمایشات متعدد به شما بگوید، متاسفم هیچ امیدی نیست؛ وقتی زن و شوهری شدیدا اشتیاق به داشتن فرزند دارند و داکتر به آنها می‌گوید متاسفانه هیچ امیدی نیست.
امید، چیز مهمی در زندگی همه ما است ؛ در سال ۱۹۳۹ یک کشتی تحت الحبری در انگلستان غرق شد و این کشتی تحت الحبری سی وسه سرنشین داشت و بعد از مدتی غواصان برای نجات افراد این گشتی به زیر بحر رفتند و صدایی به گوش رسید آیا امیدی است برای نجات ما؟ آیا امیدی است؟ این سوالی است که میلیونها انسان درسراسر دنیا که هر روزه می‌پرسند.
یک کشیش معروفی اینطور گفته که راز خوشبختی سه چیز است. این سه چیز عبارت از: کاری در روز برای انجام دادن داشته باشید، در روز کسی را محبت بکنید و سوم اینکه امید داشته باشید. امید انسان را به پیش میبرد، درکلیسای مسیح باید این را بدانیم که او خانه امید است. پرستشی که ما می‌کنیم سرودی که ما می‌خوانیم ، دعاهایی که می‌کنیم اینها همه امید بخش هستند و کلامی که اینجا گفته می‌شود همه آنها ما را امید وار یسازد.
در کلیسا پیروان مسیح تشویق می‌شوند، بعد از زندگی زمینی امیدوار باشیم به زندگی آسمانی؛ رابطه ایمان با امید خیلی مهم هستند؛ درکتاب مقدس، عبرانیان فصل ۱۱ آیه ۱ نوشته شده» ایمان اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی بینیم»
یعنی ما باید اول امید داشته باشیم تا ایمان داشته باشیم، خیلی از افراد ایمان خود شان را از دست دادن چون قبل از آن امید خود شان را از دست داده بودند؛ کلمه امید به تعداد ۱۸۷ بار در کتاب مقدس یاد شده؛ در اول قرنتیان فصل ۱۳ نوشته شده خلاصه این سه چیز باقی می ماند :  ایمان و امید و محبت‌.»
بعضی از پیروی های مسیح با اینکه خدا را دوست دارند اما در بعضی از قسمتهای مهم زندگی خودشان، دریچه امید را بستند؛ اگر مریضی دارند و بارها براش دعا کردند، دیدن که شفا پیدا نکردند در آن قسمت دریچه امید را بستند.
پیرو مسیح بودن، یعنی زندگی در امید. در دوم تسالونیکیان فصل ۲ آیه ۱۶ و ۱۷ میخوانیم:» خود خداوند ما عیسی مسیح و خدای پدر که ما را دوست داشته است و از راه فیض ما را دائماً تشویق کرده و امید نیکویی به ما بخشیده است، شما را نیز تشویق و تقویت کند تا آنچه را که نیکوست بگوئید و به عمل آورید.“
خدای ما خدای شک نیست او خدای امید است، او هر چیزی را، که برای امید لازم داشتیم به ما داده نه اینکه خواهد داد بلکه داده؛ او کتاب مقدس را به ما داد تا بخوانیم و ایمان بیاریم، او برای امید ما، وعده‌های عالی خودش را به ما داده. او برای امید، روح‌القدس را به ما داده، او برای امید، خودش را در عیسی مسیح به ما داده است.
دو کتاب در کلام خدا است که بیشتر از هر کتابی ما را به امید دعوت کرده است؛ این دو کتاب، کتاب ایوب و کتاب مزامیر است که، پر از درد ، پر از اشک و پر از گریه است؛ وقتی مزامیر را می‌خوانیم می‌بینیم که مزمور نویس گریه می‌کند، درد دارد، ایوب درد داشت؛ در کتاب ایوب فقط هفده بار به طرف خدا فریاد می‌زند و داد خواهی می‌کند؛ در کتاب مزامیر داود، هفده بار فریاد می کشد و هم داد خواهی می‌کند؛ حتی همسر ایوب می‌گوید از امیدت دست بر دار و بیا بمیر تا راحت شوی؛ دوستانش به او توصیه می‌کنند که بس است دیگر اما خود ایوب می‌گوید: » ما وقتی به شرق می روم، او آنجا نیست و به جستجوی او به غرب می روم او را نمی یابم. آثار دست قدرت او را در شمال و جنوب می بینم، اما خودش دیده نمی شود. او هر قدمی که بر می دارم، می بیند و وقتیکه مرا آزمایش کند، مثل طلای ناب بیرون می آیم.“ ( ایوب فصل ۲۳ آیه ۸ تا ۱۰) ایوب می‌گوید: ” به شمال میروم آنجا نیست یعنی کسی نیست یعنی خدا نیست به شرق میروم آنجا نیست به غرب میروم آنجا نیست ولی عمل دستهای او را در زندگیم می‌بینم ؛ ایوب علیرغم تمام عذابها، امید خودش را از دست نداده بود، شما و من چطور!“
درمزمور ۳۱ آیه ۲۴ نوشته شده:» ای همۀ کسانی که چشم امید تان به سوی خداوند است، شجاع باشید و او دل شما را تقویت می دهد یا در مزمور ۷۱ آیه ۵ میخوانیم؛ » زیرا ای خداوند، خدای متعال تو امید من هستی و از طفولیت بر تو توکل داشته ام..»
و یا درمزمور ۱۴۶ آیه ۵ نوشته شده؛» خوشا به حال کسی که خدای یعقوب مددگار اوست، که امید او بر خداوند، خدای وی می باشد.»
فراموش نکنید که امید کتاب مقدس، امید با عجله نیست؛ بلکه با صبر و اطمینان است؛ امید کتاب مقدسی شک نداره، هر ایمانداری، باید با امید این صبر را داشته باشد؛ امید یعنی چیزی که حالا نمی‌بینیم که انجام شود ولی امید و اطمینان داریم که انجام خواهد شد.
چرا، من برای چی باید صبر بکنم، صبر برای انجام شدن آن وعده خدا در زندگی من، صبر برای بازگشتن عیسی مسیح، صبر برای ملکوت خدا بر روی زمین، صبر برای بدن جدید، صبر برای دیدار عیسی مسیح از روبرو؛ خدا از ما می‌خواهد که اینها را داشته باشیم.” زیرا با چنین امیدی بود که ما نجات یافتیم؛ اما امیدی که برآورده شده باشد، دیگر امید نیست. چه کسی در انتظار چیزی است که قبلاً آن را یافته است؟ اما اگر در امید چیزی هستیم که هنوز نیافته ایم با صبر منتظر آن میباشیم.“ ( .رومیان فصل ۸ آیه ۲۴ و ۲۵)
خدا در کتاب مقدس به ما اجازه نداده که امید خود ما را از دست بدهیم؛ او دعای شما را شنیده و اجابت کرده، پس منتظر بمانید تا دریافتش کنید؛ مانند این که اداره پسته خانه برای تان اطلاع میدهد که از هندوستان برایتان یک پارسل فرستادن و شما منتظرهستید، هنوز پارسل به دست تان نرسیده ولی منتظرهستید، و اطمینان دارید که به دست تان خواهد رسید. آیا ما هم به خدا برای انجام وعده او اطمینان داریم؟
از شما میخواهم از آن چیزی که نا امید شدید ، امروز به حضور خدا بیاورید و امید داشته باشید؛ نه امید به شخص، نه امید به اطرافت، بلکه امید به خدای وعده دهنده، امید به خدای قادر مطلق که قادر است هر کاری را در زندگی شما انجام دهد، دعا کنید و بگوید خدایا امیدوارم؛ من به تو امیدوارم من امید دارم، خدایا امید مرا امروز تقویت کن، خدایا نا امیدی مرا ببخش؛ خداوندا نا امیدی‌های ما را ببخش چون فقط تو وعده دهنده امین هستی پس امروز می‌خواهیم که در زندگی ما معجزه نمایی؛ حتی اگر حالا نمی‌بینیم، خداوندا ایمان دارم با امیدی که منجر به صبر می‌شود شاهد عمل تو در زندگی من خواهی بود؛ ممنونم ای خدا، خداوندا برای پیروان مسیح دعا نمایم که امید تازه‌ای را در این قلبها شان بوجود بیاوری، در نام عیسی مسیح دعا می‌کنم آمین.

ای منجی ام، تويی خدای من! ای سرورم، تويی شفای من!
ای رهبرم، تويی اميد من! مسيح، ای تنها منجی جهان!

هدیه شب کریسمس

images

رخصتی ها ی جشن کریسمس، بعد از ظهر یک روز سرد، پسر بچه شش هفت ساله ای بود بدون بوت و با لباسهای کهنه پیش روی ویترین مغازه ای ایستاده بود. خانم جوانی هنگام عبور از آنجا متوجه پسرک شد و در یک نگاه آنچه را پسرک در دل داشت در چشمان او خواند.
خانم جوان دست پسرک را گرفت و داخل مغازه برد و برایش یک جوره بوت و لباس گرم خرید.
سپس هر دو از مغازه خارج شدند. خانم جوان به پسرک گفت: حالا میتوانی به خانه بروی و کریسمس خوبی داشته باشی.
پسرک نگاه معصومانه ای به خانم جوان انداخت و پرسید: خانم! شما خدا هستید؟ خانم جوان لبخندی زد و گفت: نه پسرم, من فقط یکی از بندگان او هستم. پسرک گفت: حدس می زدم که باید نسبتی با او داشته باشید.

میلاد مسیح

میلاد میسح محترکبه میلاد مسیح دنیا دگر شد
درخت عشق در دل پُر ثمر شد
چه زیبا پادشاه آسمان ها
درون کشور جان مُستقر شد
منم گفت راستی و راه و هم در
گهی گردید پسر گاهی پدر شد
تجلی کرد چو خورشید معانی
شب یلدای این عالم سحر شد
جهان پُر شد ز شرح معجزاتش
اگر چه ذکر جمله مختصر شد
نشست با باجیگر و بینوایان
تکبر لاجرم بی بال و پُر شد
تمام کینه هایش را فروشست
هر آن کس با مسیحا همسفر شد
چنانکه مژده روح القدس بود
گناه اُمتش را او سپر شد
توان گفتن بامید خداوند
که دیو شر همی دور از بشر شد
دو باره میشود مولود هر آنکس
ز میلاد مسیح گر با خبر شد
(قراچه داغی)

 

چرا خداوند، عیسی را پسر خطاب کرد؟ (نوشته نوری)

masi

درمورد اینکه آیا عیسی پسر خداوند است یا اینکه چرا خداوند عیسی را پسر خطاب کرد سخنان زیادی گفته شده .
در اینجا صرف موضوع را از نظر زبان شناسی تحت مطالعه قرار میدهیم. پیش ازینکه روی این موضوع صحبت نماییم نکات چندی را قابل یاد آوری میدانم.
همه میسحیان براین توافق دارند که کتاب مقدس به زبان های عبرانی و یونانی البته با الهام از روح القدس به رشته تحریر درآورده شده است. همچنان مسیحیان براین توافق دارند که فرهنگ و عنعنات قدیم عبرانی با فرهنگ امروزی متفاوت اند. البته این ادعا در مورد زبان و طرق افهام و تفهیم نیز صدق میکند.
زنده گی مردمان که در شرق میانه و اسراییل قدیم زیست داشتند زبان ایشان نیز دارای خصوصیات بود که البته در نوشتار های فعلی آنقدر به وضاحت دیده نمی شود ولی اطمینان دارم که بسیاری از مردم از حفریات که در سده اخیر از سرزمین باستان مصر بدست آمده بصراحت نشان میدهد که رسم الخط مصری که نام انگیلسی آن ایرولوگراف است به شکل تصویری بوده  و چون قوم اسراییل نیز در مصردر برده گی بسرمیبردند شباهت های قابل ملاحظه در نوشتارهای  عبری و مصری وجود دارد.
زبان عبری شامل 22 حرف میباشد که هر حرف تصویری از یک شی است که با یکجا شدن آن یک لغت و حتی یک مفکوره را میدهد. اگر مبالغه نکرده باشم ممکن است یک لغت عبری دربرگیرنده یک مفهموم عمیق و وسیع میباشد که با مطالعه دقیق میتوانیم به اسرار و رازهای نهان کتاب مقدس پی  برد. قابل یاد آوری است که یکی از معجرات کتاب مقدس این است که با مطالعه یک آیت  میتوانیم  ازآن یک چیزی جدید را بیاموزیم هرگاه دوباره خوانده شود و دانستن آن صرف یک بصیرت روحانی میخواهد و اگر نه تمام کتاب مقدس در مورد مسیح موعود است و یهودیان چشمان روحانی شان بسته شده بود و عیسی برایشان گفت که من کلام زنده خدا هستم که شما در مورد آن میخوانید. ولی خداوند همیشه رازهای نهان را برای کسانیکه مشتاق نزدیکی و محبت او میباشد پنهان نداشته و آنرا برای ما اشکار میسازد.
باید گفت که مطالعه کلمات زبان عبری به عوض تفسیر کتاب مقدس نبوده بلکه ما را در مورد حقایقی که قبلا آشکار شده است مطمین میسازد و موضوع را عمیقا درک مینمایم تا سطحی.
پس اینکه چرا خداوند عیسی را پسر خطاب کرد با زنده گی ما چه ارتباطی دارد. خوب دانستن این موضوع قابل اهمیت میباشد چون کلمه پسر یا فرزند در لسان عبری آنرا « بن» میگویند که البته کلمه بسیار آشنا میباشد چونکه زبان عبری و عربی شباهت های زیادی لغوی را دارا میباشد. ولی چیزی که مهم است اینکه کلمه بن از چه حروف تشکیل شده و چه مفهموم را برای ما میرساند. کلمه بـــــــن از دو حرف عبری « ب» و « ن» تشکیل شده است که هریکی ازین حروف دارای شکل خاص میباشد.حرف «ب» تصویری از یک خیمه است( ב ) باید یاد آور شد که ازنگاه زبان شناسی زبان عبری همیشه بر وظیفه تصویر تاکید میدارد تا به شکل ظاهری آن. حرف ب که در عبری بیت تلفظ میشود درکتاب مقدس چندین باز ذکر گردیده است مثل بیت الحم بیت ال وغیره.

وظیفه خیمه چیست؟
خیمه در صحرا برای مردم کوچی پناهگاه موقت میدهد تا به سرمنزل خویش برسند.
خیمه انسان را از آب و هوای بارانی آفتاب شدید و دیگر حشرات در صحرا گرم و محفوظ نگه میدارد.
چون خیمه دارای میخ میباشد که باید درست در زمین فرو برود تا در اثر طوفان شدید به دور افگنده نشود و چون خیمه درزمان های  قدیم  از پوست بز ساخته میشد که در صحرا سوزان گرمی آفتاب را در خود جذب میکرد و رنگ سیاهش که خالص بود به رنگ خاکستری پوده تبدیل میگردید و خود آن از بین میرفت ولی ساکنان خیمه در امان بودند.
دروازه خیمه نیز شکلی داشت که اگرکسی خود را خم نیمکرد داخل خیمه شده نمیتوانست مرد خانه از طرف شب دهان دروازه خیمه می نشت تا اعضای فامیل را از حملات احتمالی گرک های درنده محافظت کند.
چون وظیفه خیمه این بود که انسان در داخل آن احساس مصونیت کند «ب» یا بیت به منعای داخل نیز میباشد. همه این تصاویر نشان دهنده این است که خداوند حتی در زمان های قدیم از طریق زنده گی روزمره مردم با آنها صحبت میکرد و مژده آمدن نجات دهنده را میداد.
خیمه از نظر سمبولیک به معنای خانه موقتی دنیا است که زود گذز است ولی ما را یاری نموده به سرمنزل مقصود میرساند وخودش از بین میرود.
خیمه سمبول آسایش رفا و مصونیت از بلاهای روحانی است که مسیح خود را در این راه قربان کرد و نگذاشت که ما آسیب ببینیم.
میخ خیمه نیز به معنای تقویت ایمان در میسح است. اگر میخهای ایمان ما هم در میسح فرو رود هیچ طوفانی ما را محو نخواهد ساخت.
همان طوریکه ستون وسط خیمه وقتی میتواند استوار باشد که میخ هایش بدرستی درزمین فرو رفته باشد و همینطور ایمان ما در مسیح باعث میشود که زنده گی درونی روحانی ما استوار باشد.
وقتی داخل خیمه شده میتوانیم که خود را خم ساخته و از دروازه کوچک وارد گردیم. همان طوریکه عیسی ازجلال خود پایین آمد و با ما یکجا زنده گی کرد و خود را خم نموده پاهای شاگردان را شست. و گفت که هرکی فروتن نباشد راهی بر او در ملکوت خداوند وجود ندارد.
حرف دومی « ن» تصویری از تخم نبات است (נ )که تازه جوانه زده است که میتوان آنرا چنین تحلیل و تجزیه  کرد: تخم نبات دارای توانانی میباشد که اگر در زمین خوب کشت شود حاصل میدهد.
تخم نبات در فصل خاص کشت شده و دهقان میتواند تخمین بزند که چه مدت لازم است که این تخم کشت شده به ثمر خواهد رسید.
صرف دهقان میداند که کدام تخم را در کجا کشت نموده است و او میتواند تخمین بزند که چه نباتات هرزه با تخم ها نمو نموده و دهقان تدابیر لازم را خواهد گرفت. گفتارهای زیادی در کتاب مقدس در این مورد از زبان عیسی میسح داریم. تخم نبات تا که در زمین فرو نرود و کشت نشود ثمر نمیدهد. تخم به مراقبت دهقان نیاز دارد.
تخمهای مختلف برای نباتات مختلف وجود دارد و تخم نبات یگانه راهی است که نبات را از یک نسل به نسل دیگر میرساند وزنده گی دایم دارد.
تخم نبات به زمین مناسب نیز نیاز دارد. بطور سمبولیک عیسی میسح کلام زنده خداوند است که مانند تخم که تازه جوانه زنده بود به صلیب زده شد و مرد و در قبر او را ماندند و دوباره سرزند و به ثمر رسید و زنده گی خویش را فدای ما کرد که آن عمر ابدی از یک نسل به نسل دیگر انتقال کند و با روح مقدس میوه های روحانی را جهت تقویه زندگی روحانی برای ما اعطا کرد.
زنده گی عیسی طبق پلان و فصل تعیین شده از طرف خداوند بود که زمان آن پیش بینی شده بود و او میدانست که بالایش چه میاید. عیسا میداند که ما در زنده گی خود به چه وسوسه ها دچار خواهیم شد و مانند دهقان که برای گیاهان هرزه راهی را سنجیده بود خداوند هم ما را روزی ازین جنگ روحانی خلاص ساخته و برای همیشه در حضور و یا مثل گندم در گدام او خواهیم بود و گیاهان هرزه ازبین خواهند رفت. همان طور که تخم به زمین درست ضرورت دارد که باید قلبه شود و آماده گردد ما نیز اکثرا مشکلات را در زنده گی خود تجربه میکنیم و بعدا خداوند تخم امید زنده گی در ما کشت میکند و آنرا در مدت معیینی به ثمر میرساند.
پس چنین نتیجه می گیریم  که حرف « ب » که تصویرخیمه بوده و به معنای داخل و قلب است چنین بر می آید که خداوند قلب خود را که برای ما اعطا کرد چون قلب سمبول محبت و زنده گی میباشد که در میسح تحقق پذیرفت و روح خداوند در مکان خاص نی بلکه در وجود ما ساکن است که این امکان را نیز مسیح برای ما فراهم آورد. حرف « ن» تخم نبات است که ظاهرآ چیزی بسیار کوچک است ودر شرایط خاص میتواند به یک درخت قوی هیکل و حتی یک باغ پرمیوه تبدیل گردد حرف «ن» تخم ایمان درمسیح است که درقلب انسان جوانه زده و به ثمر میرسد و میوه های آن غذای روحانی میدهد. پس اگر خداوند عیسی را پسر یا بن خطاب کرد چنین فرمود: « من ازطریق تو محبت خود را اشکار ساخته تو را از قلب خود بیرون آورده و مثل تخم نبات در زمین فرو میکنم و سپس تو را زنده ساخته به مانند درخت بلند سرفراز میسازم و میوه های تو غذای روحانی فرزندان دیگرم خواهد بود و این حقیقت ازیک نسل به نسل دیگر ادامه خواهد یافت و گیاهان هرزه را از تو دور میسازم و در جایگاه خاص من خواهی بود.»

                                                        «تو پسر عزیز من هستی و من از تو خوشنودم»